من چه گويم از اين قصه
تنهايي و غربت
من چه گويم از اين قصه غصه غمهاي دراز
من چه گويم ز تنهايي در اوج شلوغي
چه بگويم از شقايق :
همگان ميدانند که شقايق چه گليست ؟
همگان ميدانند که چرا هيچوقت شقايق در گلدان نيست ؟
همگان ميدانند که چرا رنگ شقايق سرخ است ؟
سرخي رنگ شقايق ز پيوستگي عشقش است !
تنهايي اين گل ز آوارگي عاشق دل سوخته است !
چه بگويم ز شقايق آن گل هميشه عاشق !
چه بگويم من ز تنهايي نيلوفر مرداب
گفتي که دگر خسته شدي
خسته از انبوهي اينقدر دروغ!
گفتي مي توان زيبا ديد آبي ديد !
آري مي شود آبي ديد !
آري مي شود زيبا ديد!
الهي اجي فدات شه